امروزنوشت

پراکنده نویسی های یک سحر همیشه دانشور

امروزنوشت

پراکنده نویسی های یک سحر همیشه دانشور

امروزنوشت

ای مالک من، من ملک توام، در ملک توام، قائم به توام، جز تو مرا یار و پناهی نبود.

به حضرت مادر:
اهل دل چون نامه انشا می کنند
ابتدا با نام زهرا می کنند

به امام دل ها و آقای جان ها:
دشمن بداند ما موج خروشانیم
زائیده بحریم فرزند طوفانیم
در سنگر اسلام بگذشته از جانیم
بازو به بازو صف به صف ما آهنین چنگیم
سنگر به سنگر جان به کف آماده جنگیم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

امروزنوشت - برگشتدیگر برگشتی در کار نیست

لااقل این روزها که می گذرند و روزهایی که همین نزدیکی پنهان شده اند، نمی توان حروف برگشت را هجی کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۳:۱۴
سحر دانشور
امروزنوشت - جمجمه ام را قرض می دهم!

مرتضی کربلایی لو و داستانهایش همیشه برایم جذاب بودند و همیشه لذت برده ام از قلم شگرف این مرد عجیب! عجیب می گویم به خطر عجایب قلمش! رفیقی که علاقه ام را به آثار این مرد می دانست و بارها با هم درباره آثارش حرف زده بودیم، تازه ترین اثر یعنی جمجمه ات را قرض بده برادر کربلایی لو را برایم هدیه آورد.

همان اول کاری محو چاپ متفاوت و زیبای کتاب شدم! و بعد، و بعد که یعنی الان؛ نمی توانم از فصل سه تکان بخورم! از همان اول میخکوبم کرد و بغض پشت بغض و زار می زدم با جمله جمله کتاب.

هلال! شمایل های سیاه غواصان، فک لرز ها و سگ لرزها، امواج خروشان اروند در تاریکی، نی زار و قایق و سرما... خدای من توصیفات کربلایی لو شگفت انگیزند! شگفت انگیز و مسحور کننده. این کربلایی لو نه آن کربلایی لوی کتاب های دیگر است. انگار که خودش هم توی اروند موجی شده باشد!

من دارم دیوانه می شوم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۹
سحر دانشور