امروزنوشت

پراکنده نویسی های یک سحر همیشه دانشور

امروزنوشت

پراکنده نویسی های یک سحر همیشه دانشور

امروزنوشت

ای مالک من، من ملک توام، در ملک توام، قائم به توام، جز تو مرا یار و پناهی نبود.

به حضرت مادر:
اهل دل چون نامه انشا می کنند
ابتدا با نام زهرا می کنند

به امام دل ها و آقای جان ها:
دشمن بداند ما موج خروشانیم
زائیده بحریم فرزند طوفانیم
در سنگر اسلام بگذشته از جانیم
بازو به بازو صف به صف ما آهنین چنگیم
سنگر به سنگر جان به کف آماده جنگیم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲ مطلب با موضوع «زنان» ثبت شده است

سال هاست با دختران ساکن خوابگاه های دانشجویی و روحانیونی که به خوابگاه های دانشجویی رفت و آمد دارند سروکار دارم. در کنار برکات این حضور آفاتی هم جود دارد که به نظرم متاسفانه رو به افزایش است. روحانیون خوابگاهی عمدتا افرادی هستند جوان که نه تنها باید توان درک جوانان دانشجو را داشته باشند بلکه از قدرت ارتباطی بالایی نیز برخوردار باشند. این قدرت ارتباطی باید در مسیر به اصطلاح جذب دانشجویان به کار برده شود. ظاهرا تا اینجای ماجرا مشکلی وجود ندارد، اما مسئله در دل این قضیه و برداشت متفاوت روحانیون از ارتباط گیری موثر و جذاب با دانشجویان نهفته است. یعنی هرکدام از روحانیون به شیوه ای که مخصوص خودشان است اقدام به برقراری ارتباط موثر با دانشجویان می کنند، روابطی که متاسفانه بعضا حدود شرعی را نیز در می نوردد. چطور؟ اینطور که بعضی از این روحانیون محترم در جهت جذب دانشجویان با روابط راحت، آمیخته با شوخی، مهربانی و عطوفت و در عین حال به شدت جذاب و استفاده از وسایل ارتباطی همچون پیامک و ایمیل زمینه جذب دختران دانشجو آن هم دختران مذهبی را به خود فراهم می آورند؛ به گونه ای که برخی از دختران دلبسته آنها شده و مسئله رخ می نماید. یعنی روابط ایشان به جای جذب دانشجویان خوابگاهی به دین موجب جذب دانشجویان به خود آنها می شود. حالا این وسط تکلیف آسیب های روحی ناشی از این گونه روابط چه می شود خدا می داند! چگونه باید با دختری که به واسطه رفتار آن روحانی نه تنها در عمق دین غوطه ور نشده بلکه در سطح روابطی عجیب غریب گرفتار شده رفتار کرد؟ کسی را می شناسم که با وجود پایان تحصیلات و بازگشت به خانواده، سال هاست در بحران عشقی روحانی که مثلا استاد اخلاقش بود دست و پا می زند، دختر دیگری که روحانی خوابگاهشان سر ظهر عاشورا از آن سوی شهر به دانشگاه و خوابگاه می آید و ظرف غذای نذری را به او می دهد همراه با جمله وقتی این غذا به دستم رسید احساس کردم باید به شما برسانمش، دختر دیگری که با شنیدن خبر ازدواج روحانی خوابگاهشان چنان ضربه ای خورد که هنوز هم با آن درگیر است و و و!

اما چرا اینگونه؟ آیا کمی دقت به رفتار نباید چاشنی حضور روحانیون خوابگاهی در آن محیط باشد و آیا اسلام اینگونه روابط راحت را مجاز می داند؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۹
سحر دانشور

وسط مراسم اعتکاف، حاج آقا بالای منبر در جهت ادخال سرور فی قلوب المومنین می فرمایند: شوهرقاپونه این روزا! که یعنی دختران ما در به در شوهر و مرده همسرند. بعد هم که با اعتراض برخی مواجه می شود حق به جانب می گوید که قصدم مزاح بود و خواهرها ناراحت نشوند. اما ریشه این شوخی نه چندان درست و ای بسا زشت حاج آقا چیست؟

به نظرم مسئله برمی گردد به شرایط امروزی و اینکه زن ها واقعا فکر می کنند بدون همسر می میرند و اگر شوهر نکنند چه ها که نمی شود! قبول که ازدواج خوب است و تجرد بد و اصلا کیست که منکر این اصل باشد اما نکته در تفکری است که شوهر کردن به هر قیمتی را توجیه می کند! این هر قیمتی همان تحقیر روحی، روانی و جسمی است که زنان بر خود روا می دارند برای به دست آوردن همسر. جسمی اش که همان بلاهایی است که بر سر ظاهر و چهره خود می آورند، روحی و روانی اش هم همان دل دادن هر روزه به هر مردی است به امید اینکه بالاخره یک کدامشان دختره را «بگیرد»! بله «بگیرد»!

همین تصور و تفکر باعث می شود تا آقایان محترم مطمئن باشند روی هر دختری که دست بگذارند جواب مثبتشان قطعی است، چرا؟ چون دخترها مرده شوهرند و شوهر قاپون است!

دوستی می گفت سه برادر دارم که هیچ دختری باهاشان ازدواج نمی کند، بعد از کلی دلسوزی برای برادرهای این دوست و تف و لعنت کردن دخترها کاشف به عمل آمد آقایان دست روی دخترهایی می گذارند که از هیچ نظر بهشان نمی خورد و به شدت از نظر فرهنگی و اجتماعی با یکدیگر متفاوتند منتها برادران محترم خانم فقط و فقط در پی زنان ویژه اند! چرا؟ چون به گمانشان زنان به شدت دست یافتنی شده اند! این مسئله به کی برمی گردد واقعا؟

زنان سرزمین من که دراز باد عمر بابرکت و عمیق باد اندیشه اش همواره گفته است که دختران باید به تقویت خود و جایگاهشان بیندیشند! کاملا هم درست است، تا وقتی زنان خود را باور نکنند همواره جوری رفتار می کنند که در دسترس اند و قابل وصول، آنوقت است که به جای قانون همیشگی طبیعت که مرد را در پی زن روانه می کرد زن را دربه در مردان می بینیم و شوهرقاپون به شوخی مجلس بسیاری تبدیل می شود.


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۵ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۱۷
سحر دانشور